بسم الله الرحمن الرحیم
نماز محفلی که در آن معشوق با عشقش صحبت می کند یا بلعکس. وقتی ما به کسی میگوییم نماز آن فرد شاید به ذهنش وقت گذراندن با سختی لفض کردن فقط چند سوره و ذکر به ذهنش بیاید اما وقتی شاید همین نماز را به اندی دیگر بگوییم ارتباط انسان با خدا را در ذهنش بگذراند ولی در بعضی دیگر از سالک های خداوند ما چیز های دیگری می بینیم مانند شهید احمد علی نیری او یکی از شاگردان آیت الله حق شناس بودند ولی چندین بار از خود حاج آقا شنیدند که میگویند من به حال و روز این جوان غبطه میخورم ، دوستانش می گفتند احمد خداوند را به گونهای دیگر میشناسد ماها نماز می خوانیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقاً می بینیم احمد از نماز مناجات با خدا لذت می برد شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عارف وعالم طبیعی باشد اما برای یک پسر ۱۲ ساله عجیب است شاید بتوان از حال و رفتار این شهید جمله ای که میفرماید نماز جامی است از الذ لذایذ { لذت بخش ترین لذت ها } را فهم کرد و غبطه خورد به چنین افرادی . می شود گفت که این افراد مقامشان خیلی بالا است ،خیر، به نظر من این است که مقام ماست که خیلی پایین است و هنوز رابطه خود با خدا را فهم نکردیم و نفهمیدیم و به درستی که افرادی هم هستند که این مقام ارتباط را فهمیدند و درک کردند و کماکان شهید نیز می شوند همانطور که شهید آوینی میفرماید پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. ما نیز باید به دنبال این ارتباط بگردیم و از خدا بخواهیم که فهم این ارتباط را به ما بدهد اما چیزی دیگر هم در این مراتب وجود دارد دران باید این ارتباط را حفظ و محافظت کنیم و نکند که همین هایی را که هم داریم در تصرف شیطان بیفتد و از دست بدهیم و کماکان که از دست بدهیم دیگر خود را سوق به هلاکت و فنا نزدیک میکنیم و اما گذری نگذرد که ما را به زمین زند و تحت تصرف کامل شیطان در بیاورد و ما باید از خدا بخواهیم که ما را از این تصرف دور کند و چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار. دیگر آدابی که ما میتوانیم بگوییم نشاط و خالص بودن عبادت خداوند است یعنی اینکه انسان فقط برای رفع تکلیف و اینا عبادت نکند و باید با تمام قلبش و اما خالص انجام دهد احساس خستگی از این راه نکند و اما برعکس که روحش را تازه کند و کم کم خودش را از نفس خویش رها سازد و دیگر در تصرف شیطان در نیاید همانا که شهیدی میگوید شهادتی که من بارها آرزویش را داشتم و عشقی که بر خدا که باعث شد که من در راه اسلام و میهنم به آرزوی خودم برسم عشق به خدا بود که مرا به این راه کشاند تا توانستم این افتخار را به دست بیاورم
وسلام