بسم رب الشهدا و الصدیقین

 


حکمت 40 نهج البلاغه 
("زبان عاقل در پُشت قلب اوست، و قلب احمق در پُشت زبانش قرار دارد.
این از سخنان ارزشمند و شگفتی آوری است که از زبان حضرت علی شنیده شده میتوان در مورد صحبت های زیادی کرد  ، آنچه می توان در این مورد  اشاره کرد این است که عاقل زبانش را بدون   فکر رها نمی سازد، امّا احمق هرچه بر زبانش آید می گوید به سرعت و بدون فکر ،انسان عاقل اول در مورد زوایای آن؛مانند خوب و بد سخنش و نحوه بروز آن می اندیشد اما احمق بی توجه به ابعاد موضوع و و بدونه عاقبت اندیشی سخن  خود را بروز می دهد)به قول  شهید علم الهدی که می گوید :ماعاقلانه فکر میکنیم عاشقانه عمل میکنیم،آری مومن همین است آنکه به امر مولای  خویش است.شهید علم الهدی کلام مولای خود را فهمید و به عرصه عمل و رفتار خویش رسانده است،او مصداق یک مومن عاقل و انسان کامل است   اما در این میان افرادی به ظاهر متشخص اما احمق  در فکروکلامشان نادان و سخنش از قلبش نیست  مثل بنی صدر که دید در خرمشهر عراقی ها دارند آماده رزم می شوند ولی فقط گفت شما بسیجیان همه چیز را از نوک تفنگ نگاه می کنید و رفت و کاری انجام نداد.به قول سعدی می توان گفت:اول اندیشه و بعد کمی گفتار
مرحوم سیّد رضى مى گوید: «این سخن از مطالب شگفت انگیز و پرارزش است و منظور این است که عاقل زبانش را به کار نمى گیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت; ولى احمق سخنانى که از زبانش مى پرد و حرف هایى که بدون دقت مى گوید بر مراجعه به فکر و اندیشه و دقت رأیش پیشى مى گیرد.